دیدن فیلمهای سرحال کمک بزرگی است تا پاییز را به خوبی از سر بگذرانیم.
گروه فرهنگ و هنر: خیلیها با آمدن فصل پاییز افسرده میشوند. به خاطر کوتاه شدن روزهاست یا آغاز فصل مدارس و صبح زود از خواب بیدار شدنها. دیدن فیلمهای سرحال کمک بزرگی است تا پاییز را به خوبی از سر بگذرانیم. به علاوه تا آمدن فیلمهای فصل جوایز فرصت خوبی است تا بتوانیم آثار خوب سینمایی را مرور کنیم.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از دیجی کالا مگ، برای این فهرست هم سراغ سینمای کلاسیک رفتهایم با دو فیلم سیاه و سفید و هم فیلمهایی که در هزارهی سوم ساخته شدهاند. به علاوهی اثری مستقل از سینمای جهان که سال گذشته به نمایش درآمد و فیلم خوبی بود که باید بیشتر دیده میشد. سری به فیلمهایی زدیم که حال و هوای مدرسه دارند و فیلم ایرانی نوستالژیک را هم در فهرستمان قرار دادیم.
انتخاب آقای هابسون
عنوان اصلی: Hobson’s Choiceکارگردان: دیوید لینبازیگران: چارلز لاتون، برندا دی بنزیمحصول ۱۹۵۴کمدی
دیوید لین از آن فیلمهای قدرنادیده است.
دیوید لین یک فیلمساز استودیویی بزرگ بود که فیلمهایی مثل
«برخورد کوتاه»،
«الیور توییست» و
«آرزوهای بزرگ» ساخته بود. او را به عنوان کارگردان درامهای بزرگ قبول داشتند. در نتیجه ساخت یک فیلم کمدی برایش ریسک محسوب میشد. شاید به همین دلیل هم فیلم
«انتخاب آقای هابسون» به اندازهی دیگر فیلمهای
دیوید لین در طول این سالها ستایش نشد در حالی که فیلم درجه یکی است.
آنهایی که از حقوق زنان دم میزنند خوب است به فیلم
دیوید لین مراجعه کنند و ببینند چند دههی قبل چهطور کارگردان انگلیسی زنی را تصویر کرده که نه تنها قوی است که میتواند زندگی مردان اطرافش را هم متحول کند.
فیلم داستان صاحب یک مغازهی کفش فروشی است به نام
آقای هابسون که چون همسرش را از دست داده سه دخترش از او مراقبت میکنند. دختر بزرگتر شم تجاری دارد اما سن ازدواج را رد کرده و آقای هابسون به صراحت به او میگوید که از ازدواج کردن او ناامید است.
مگی تصمیم میگیرد با ازدواج با شاگرد مغازهی بااستعداد به پدرش نشان دهد که اشتباه میکند.
فیلمی مفرح، پر از لحظات دوستداشتنی با یک
چارلز لاتون که بازی حیرتانگیزی در نقش
آقای هابسون دارد.
دیوید لین از آن دسته کارگردانهاست که در فیلمهایش یک پلان هدر رفته هم وجود ندارد. تعامل بین کاراکترها فوقالعاده است و کلیتی را شکل میدهد که به شدت انسانی و قابل تامل است.
شب را به خاطر بسپار
عنوان اصلی: Remember the Nightکارگردان: میچل لایسنبازیگران: باربارا استانویک، فرد مکموریمحصول ۱۹۴۰شاید
باربارا استانویک را بیشتر با بازی در فیلم نوآرهایی مثل
«غرامت مضاعف» به یاد بیاورید اما واقعیت این است که استانویک بازیگر کمدی درجه یکی است. فیلمنامهی فیلم را
پرستون استرجس ساخته که بعدها یکی از بهترین کمدیهای تاریخ سینما یعنی
«بانو ایو» را خودش با بازی
باربارا استانویک کارگردانی کرد. این آخرین فیلمنامهای بود که
پرستون استرجس برای دیگران نوشت و همان سال کارنامهی فیلمسازی خودش را با کارگردانی
«مکگینتی بزرگ» کلید زد.
به هر حال کمدی-رمانتیک
«شب را به خاطر بسپار» از جنس شوخطبعی کمدیهای استرجس بهره میبرد. شیرین، با چاشنی کمی تقلب و زرنگبازی از طرف کاراکتر اصلی و در نهایت شکل گرفتن یک رابطهی عاشقانه میان قهرمانهای فیلم.
لی لاندر (با بازی استانویک) به خاطر دزدیدن یک گردنبند از جواهرفروشی دستگیر میشود. دادستانی یکی از مدعیالعمومهای درجه یک را برای محاکمه کردن او انتخاب میکند. درست قبل از تعطیلات کریسمس مدعیالعموم کاری میکند که جلسهی بعدی دادگاه به بعد از تعطیلات موکول شود.
لی عصبانی میشود و
جک (مدعیالعموم) که دلش سوخته وثیقهای میگذارد که او برای تعطیلات آزاد شود اما
لی جایی را ندارد که برود.
از این جا به بعد فیلم تقریبا قابل حدس است. چندان هم قصهی پیچیدهای نیست اما بازیگران فیلم کاریزمای فوقالعادهای دارند و دیدنش را به تجربهای دلنشین بدل کردهاند. این فیلم شوخیهای لحظهای و کاراکترهای دوستداشتنی است.
مدرسه راک
عنوان اصلی: School of Rockکارگردان: ریچارد لینکلیتربازیگران: جک بلکمحصول ۲۰۰۳جان میدهد برای این که مدرسه رفتن را با دیدن این فیلم
ریچارد لینکلیتر شروع کنید. لینکلیتر که در هزارهی سوم با سری فیلمهای
«پیش از غروب» و
«پیش از نیمهشب» و درام
«پسربچگی» شهرت زیادی دارد، در اوایل قرن بیست و یکم یک فیلم کمدی دیوانهوار ساخت به نام
«مدرسهی راک».
دووی فین گیتاریست یک گروه راک است. درست سه هفته پیش از مسابقهی راک میان گروهها او را از گروه بیرون میکنند و شخص دیگری را جایش میآورند. از طرف دیگر او با چند نفر همخانه است که از او میخواهند سریعتر سهم اجارهاش را بدهد یا از خانه برود. این وسط دووی به جای رفیقش یک پیام تلفنی دریافت میکند از طرف مدرسهای که گفته به معلم نیاز دارند. حالا دووی که خودش سواد درست و حسابی هم ندارد به جای معلم به مدرسهای میرود که در آن دانشآموزان مرتب و گلچینشده هستند. طبعا دووی چیزی ندارد که به بچهها یاد بدهد و خود آنها بیشتر از او از ریاضی و علوم سردرمیآورند. دووی فقط موسیقی بلد است و تصمیم میگیرد همان را به بچهها آموزش بدهد.
کلاس دووی تبدیل به مدرسهی راک میشود. فیلمی که بسیار مدیون بازی
جک بلک در نقش دووی است. با ساوندترک پرضرب و ریتمیک و تدوینی که خودش شبیه یک قطعهی موسیقی سرحال فیلم خوش ریتمی میسازد.
انجمن شاعران مرده
عنوان اصلی: Dead Poets Societyکارگردان: پیتر ویربازیگران: رابین ویلیامز، ایتان هاوکمحصول ۱۹۸۹از خیلیها وقتی دربارهی معلم محبوبشان سوال میشود جواب میدهند که هیچ معلم محبوبی نداشتهاند. اما آن پسران نوجوانی که در مدرسهی اشرافی و سختگیرانهی آکادمی ولتون ثبتنام کرده بودند یک معلم محبوب داشتند:
جان کیتینگ.
آکادمی ولتون مدرسهای است که بهترینها را پرورش میدهد. دانشآموزانی منضبط که از مسیر درس خواندن هیچوقت خارج نمیشوند. این مدرسه جای بهترینهاست تا زمانی که یک معلم ادبیات انگلیسی جدید به نام
جان کیتینگ به مدرسه میآید. معلمی که یک سرمشق دارد: کارپهدیم که به لاتین یعنی: دم را غنیمت بشمار.
طبعا لذت بردن از زمان حال جزو تعلیمات یک مدرسهی سختگیرانه نیست. در نتیجه کلاس
جان کیتینگ حکم جایی برای پرورش شورشیها را پیدا میکند.
فیلم
پیتر ویر اواخر دههی هشتاد ساخته شد اما عصیانی و آنارشیگری آن یادآور فیلمهای دههی هفتاد است. فیلم برندهی جایزهی اسکار بهترین فیلمنامه شد.
ایتان هاوک یکی از اولین نقشآفرینیهایش را در سینما در این فیلم ارائه داد که به شدت هم مورد توجه منتقدان قرار گرفت. فیلمی که از یک درام دربارهی یک مدرسهی پسرانه فراتر میرود و دربارهی یک سبک زندگی حرف میزند.
البته منتقدانی مثل
پالین کیل هم بودند که فیلم برایشان چندان اقناعکننده نبود. فیلم بیشترین تاثیرش را از بازی
ویلیامز میگیرد و کاراکتر
جان کیتینگ.